
아래는 노래 가사입니다. Tamasha , 아티스트 - Safir 번역 포함
번역이 포함된 원본 텍스트
Safir
جلای دو دست فرهاد
شستن پینه به قیمت گزاف اما
هنوز شیرین عاشق فحشاست
بسته قلاده به گردن خسرو
فقرا به تماشا رو ایوون طاق کسری
رفت برق
جمع و جور کردم دفتر دستک
شد روشن شمع
کو پروانه ی پر از نقش ؟
دوقدم اینطرف تر
عزیز با چادر گُلی روبه قبله
با دعا میده جلوه
به چهاردیواری تن میرم و میگم
دیکته رو نوشتم آب بابا
دست به سینه ساکت یه پارچه آقا
سوال دارم قبل نماز شامگاه
بگو چرا ماهتاب نرفت فرو تو باتلاق
بالاتر از سیاهی و سیاهی شب
هم میکنه روبازی هم میره زیرآبی
چرا حتک حرمت به بحر حکمش جلب قطره س
میگه بپرسم از آقاجون
چند قدم این طرف تر
با استکان و چای و حبه قند
لب به هم دوخته
کرده اخم به من ،سوسه میرم
سر به سرش میزارم تا نگه هنوز بچم
سر به فلک کشید دیوار حاشا
هنوز شیرین عاشق مرداست
میگذره تو سرم پرش افکار
عه !
روشنی برگشت
دستابالا تسلیم
مثل گلدسته و سر گنبد
اینجا مُلک گرسنه هاست من گشنه است
پس
جلای دو دست فرهاد
کشتن کینه به قیمت الماس چند قیراطه اما
انتقام حلوای خیرات جنگهاست
هنوز شیرین عاشق رنگهاست
همخوابگی سه نفره با خسرو و فرهاد
رو ایوون طاق کسری
فحاشی رعیت به دستگاه
نفرین همیشگی قصراست
پس
لعنت به ارباب
다양한 언어로 된 노래
모든 언어로 고품질 번역
몇 초 만에 원하는 텍스트를 찾으세요